گاهی اوقات سخنرانان یک دوره یا سمینار مجانی می گذارند و با تبلیغات مردم را دعوت می کنند که در سمینارشان شرکت کنند و وقتی مخاطبین در سمینار آنهاحاضر می شوند سخنران شروع به بازاریابی می کند و موضوع ثبت نام دردوره هایش و یا فروش کتابهایش را مقدم بر دورهای که برگزار کرداست می داند .در واقع بیشتر دنبال این است که محصولش را بفروشد یعنی این افراد در دوره رایگان بخشی ازمطالب جالب موضوع سخنرانی را ارائه می دهند و وقتی ذوق بدست آوردن اطلاعات در مخاطبین ایجاد شد آنها را تشویق می کنند که در کارگاهها و دوره هایی پولی که خود برگزار می کنند حضور یابند در حقیقت آنها برعکس عمل می کنند وبه جای اینکه خودشان مطالبی را برای مخاطبین به ارمغان بیاورند سعی می کنند از آنها چیزی بگیرند!!
البته این موضوع برای همه برگزار کنندگان سمینار رایگان صدق نمی کنه و آن بزرگواران در دوره ها و آموزش های رایگان خود مطالب ارزشمندی را به مخاطبین ارائه می نمایند.
پس باید دقت داشته باشیم که اگر کسی در ارائه مطالب در سمینارهای رایگان خساست به خرج بده و طمع کاری کنه ،مخاطبین هم رغبتی در شرکت در دوره های او نشان نمی دهند وحاضر نیستند از این افراد مشاوه بگیرند.
سخنران باید مثل یک انسان بخشنده مطالب شگفت انگیز و جذاب رابه مخاطبین خود ارائه بدهد ، نه مثل کسی که به طر ز کسلکننده فقط به فکر خودش است
به خاطر داشته باشیم که کار سخنران ارائه و دادن مطالب به شنونده است.
حتی اگر می خواهد تجارت کند و چیزی بفروشدباید هدفش در ابتدا دادن اطلاعات به مشتریانش باشد، اثربخش ترین فروشندگان کسانی هستند که خود را به جای مخاطب می گذارند و فکر می کنند چگونه می توان نیازهای مشتریان خود را برآورده کنند.
یک روز در سازمانی که من آنجا کار می کردم از کارکنان دعوت شده بود که در یک سمیناری با موضوع داشتن ارتباطات موثر اداری شرکت کنیم.
وقتی من و همکارانم در سالن حضور یافتیم.
سخنران با تاخیر زیاد در جایگاه قرار گرفت و بدون هیچ عذرخواهی بابت تاخیر پیش آمده، شروع کرد از خودش بمدت 20دقیقه تعریف کند ،می گفت وقتی داشتم به اینجا میآمدم یکی از ارگانهای دیگر هم از من دعوت کرد که به شهر آنها برم و برای آنها هم سخنرانی کنم. او می گفت من در دورهای مختلف دعوت میشوم و سرم خیلی شلوغه و….
ودر ادامه به طور پراکنده در مورد اتفاقات جامعه بدون هیچ استدلال ومدارکی صحبت کرد و هیچ نکته کلیدی هم در پایان سخنرانی ارائه نکرد.
در واقع به نظر می رسید او برای جمع آوری مطالب سخنرانی وقت نگذاشته بود و آمده بود که راجع به خودش و دستاوردها و هوش سرشار خودش صحبت کند و من و همکارانم از جلسه هیچی یاد نگرفتیم.
درست است که در پایان سخنرانی او را تشویق کردیم و به او احترام گذاشتیم
ولی کار سخنران توهین به همه ما بود
باید توجه داشته باشیم که برای وقت مخاطبین ارزش قائل شویم.
شنوندگان با گوش کردن به سخنرانی ،زمان و توجه خودشان را صادقانه در اختیار سخنرانان می گذارندو سخنران مسئول است که مطالب ارزشمند و محتوای خوبی را به مخاطبین با آمادگی قبلی ارائه دهد تا آنها از این زمان حداکثر بهره را ببرند
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که در یک جمع دوستان یا فامیلی اگر دو نفراز آنها در یک اداره همکار باشند دوست دارند راجع به سازمانشون باهم صحبت کنند و معمولا بقیه افراد فقط شنونده هستند
در نظر داشته باشید که سازمان برای کسانی جذابیت دارد که در آن کار می کنند صحبت ها در مورد آن تقریبا برای هر کس دیگری خسته کننده است
برخی از سخنرانان هم بخاطر اینکه موضوع سازمان خودشان برای خودشان جذاب است فکر می کنند که بازگو کردن اتفاقات سازمان برای شنوندگان هم جذاب می باشد برای همین موقع سخنرانی شروع می کنند به صحبت کردن و بازگو کردن مسائل سازمان خودشان. لازم است بدانیم مسائل سازمان شاید برای عده ای که در آن سازمان کار می کنند یا به نحوی باآن ارتباط دارند جذاب باشد ولی برای عموم مردم کسل کننده است .
هنوزم بسیاری از سخنرانان هستند که مشتاق تحسین و تشویق حضار هستند .آنها موقع صحبت کردن در بین جملات شان سکوت میکنند تا حاضرین انها را تشویق کنند و وقتی مخاطبین او را تشویق می کنند شروع می کند به بداهه گویی که توجه حضار را بیشتر به خود جلب کنند در اینجاست که آنها اشتباه می کنند و به جای دنبال کردن مطالب خود، بیراهه رفته و پراکنده صحبت میکنند.
البته وقتی مخاطبین آنها را تشویق می کنند این حس در سخنران به وجود می آید که حتما سخنرانی جذابی داششته اند که با تشویق حضار روبرو می شوند و شاید هم مدتی مخاطبین هم از این سرگرمی لذت ببرند ولی به زودی حاضرین از تشویق مکرر خسته شده ومتوجه این اشتباه می شوند .
در اینجاست که سخنرانی شما برایی مخاطببین جذابیتش را از دست می دهد وسخنرانی شما با شکست روبرو می شود
بسیاری از سخنرانان را می بینیم که درباره موضوعی که تخصص و تسلط کافی ندارند صحبت می کنند آنها فکر میکنند که اگر در دوره ای شرکت کردند یا مطالبی را از کتابی خوانده اند میتوانند راجع به آن موضوع سخنرانی کنند
امروزه صحبت کردن در مورد موضوعات روانشناسی، به علت جذاب بودن برای مخاطبین توسط افراد غیرمتخصص بسیار شایع است.
سخنران بدون توجه به اینکه مباحث روانشناسی یک علم ظریف و حساسی است وبدون توجه به اینکه یک اشتباه در بیان مطا لب می تواند باور مخاطبین را به اشتباه تغییر دهد و تغییر باور افراد منجر به تغییر نگرش اشتباه فرد در زندگی می شود و در نهایت نگرش غلط منجر به گسترش رفتارهای اشتباه می شود و چه بسا زندگی افراد تحت شعاع قرار گرفته ودر این صورت آسیب های جبران ناپذیری به افراد جامعه وارد می شود.
مثلا اگر در طریقه برخورد با تعارضات در خانواده مطلبی توسط یک نفر غیر متخصص به جوانانی که دچار این تعارضات خانوادگی هستند توصیه شود ممکن است آنها با نگرش غلطی که آموختن رفتار نامناسبی از خود بروز دهند و در مواردی هم این رفتار ها منجر به نابود ی زندگی آنها شود
توجه داشته باشید که یک نفر می تواند از یک پزشک در طول ده دقیقه کشیدن دندان را یاد بگیرید ولی شاید چهار سال طول می کشد که یاد بگیرد اگر هنگام کشیدن دندان اشتباهی صورت بگیرد و مشکلی برای بیمار پیش بیاید چگونه باید عمل کند
خیلی از سخنرانان فکر میکنند که می بایست هنگام ارائه مطالب عناوین و موضوعات زیادی را به مخاطبین خود ارائه دهند. در این صورت آنها احساس می کنند که هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و تمام تلاش خود را به کار بسته اند تاهمه موضوعات خود رادر زمان محدودی که در اختیار دارند ارائه نمایند
با این کار موضوعات مختلفی را آماده میکنند و به طور خلاصه و عجولانه تلاش می کنند همه مطالب رابیان می کنند
باید بدانیم که ارائه عجولانه چندین عنوان به طور خلاصه پیامدهای جدی به دنبال داردو سخنران برای اینکه خودش در مورد پیشینه و زمینه مطالبی که برای سخنرانی آماده کرده است اطلاعات کامل دارد از این رو ممکن است مطالبی که بیان می کند برای خود او عمیق و قابل فهم باشد اما برای مخاطبینی که به تازگی با آن مطالب آشنا شدهاند . ورودی بیش از حد اطلاعات آنها را گیج و سردرگم می کند.
از طرفی وقتی اطلاعات زیادی را می خواهیم به مخاطبین ارائه بدهیم عملاً نمی توانیم مطلب را به اصطلاح جا بندازیم و درست توضیح بدهیم و مخاطبین با انباشت اطلاعات روبرو می شوند در نهایت چیزی عایدشان نمی شود .
پس اگر زمان کمی در اختیار داریم لازم نیست همه مطالب و محتوایی که آماده کرده ایم را عنوان کنیم و اگر فقط یک نکته را عمیق توضیح دهیم خیلی بهتراز آن است که اراده کنیم مطالب زیادی را خلاصه توضیح دهیم.