نمیدونم چیکار کنم هر کاری می کنم کارکنانم حرف هایم را گوش نمی کند
نمی دانم چه کار کنم هر چقدر تلاش می کنم کارمندانم کارشان را به خوبی انجام نمی دهند
شاید خیلی از مابا این مشکل مواجه هستیم هرچقدرتلاش می کنیم نمی توانیم ارتباط مثبتی با همکاران خودمون در محیط کار ایجاد کنیم
نمی دانم چرا من که با انسانها سر کار دارم نمیتوانم ارتباط خوب و سازنده ای با آنها داشته باشم ولی مربیان شیرها پلنگ ها نهنگ های قاتل ارتباط خیلی خوبی با آن حیوان ها برقرار میکنند
اگر میخواهید جواب سئوالهای اشاره شده را بدانید در ادامه این مقاله با ما همرا ه باشید.
من سالهاست که مدیر یک شرکتی هستم
همیشه فکر میکردم اگر دقت بالایی داشته باشم و همکارانم در محیط کار را زیر نظر بگیرم و دلسوزانه اشکالات همکارانم را بهشون گوشزد کنم
خدمت بزرگی به آنها می کنم و این روش باعث رشد آنها می شود و در نتیجه کارایی آنها بالا می رود
تا اینکه کتاب شیوه نهنگ را مطالعه کردم و متوجه شدم بر قراری ارتباط سازنده و افزایش کارایی کارکنان رابطه عکس داره با آنچه من تا کنون انجام می دادم یعنی نه تنها دیدن اشکالات کاری همکاران و اعلام کردن به آنها به رشد و پیشرفت آنها کمکی
نمی کند بلکه باعث خراب شدن ارتباطات مثبت میشود و انگیزه آنها در انجام امور محوله کم شده و کارایی آنها کاهش می یابد
اصل مهم برای ارتباط مثبت با همکاران ،اعتماد سازی و دوست داشتن آنهاست
ما نباید طوری رفتار کنیم که همکاران ما احساس کنند به آنها اعتماد نداریم و از ما بترسند
برای اعتمادسازی باید کارهای مثبتی که انجام می دهند را تقویت کنیم
اگر کسی کاری انجام بده و اشکالات کار ش رامرتب به او گوشزد کنیم اعتماد فرد به ما کم می شود
خیلی از مدیران موقعی که کارکنان کار نمی کنند یا کار بدی انجام می دهند به آنها توجه می کنند
شاید خیلی از مدیران حتی اسم تعدادی از کارکنان زیر دست خود را ندانند ولی به محض اینکه اشتباهی مرتکب بشوند آنها را بازخواست کرده و فقط در آن صورت به آنها توجه می شود
ولی باید بدانیم که با این کار نمی تونیم اعتماد آنها را جلب کنیم
نکته ای که نباید فراموش کنیم این است که، هر رفتاری بیشتر مورد توجه قرار بگیرد ، بیشتر تکرار میشود
خیلی از مدیران فکر میکنند اگر نگاه بالا به پایین داشته باشند با این کار هم مدیریت خود شان را تثبیت می کنند وهم کارمندان در خواست های آنها را اجابت کرده و به حرف های آنها بیشترگوش می کنند
در صورتی که نگاه بالا به پایین باعث می شود کارکنان اعتماد به نفس خودسشان را از دست بدهند و حس خوبی به آن مدیر پیدا نکنند در نتیجه
باعث خراب شدن ارتباط بین آنها شده و انگیزه و کارایی کارکنان کاهش می یابد
وقتی اگه گفته شد که توجه به رفتار نامطلوب منجر به افزایش این رفتار ها در بین کارکنان می شود به این معنی نیست که هر کس رفتار بدی از ش سر زد بیخیال شویم و هیچ کاری انجام ندهیم .
ما باید توانایی خود را برای کنترل انرژی بالا ببریم
یه اصل ساده، ولی خیلی مهم وجود دارد که باید همیشه به یاد داشنه باشیم ،اگر نمیخوای رفتار بد تشویق شود به جاش انرژی خودت را ببر در مسیری که لازم است
یعنی اگر کار ی را کارکنان خوب انجام ندادند دوبار می خواهیم آن کار را انجام دهند ولی اگر کار محوله ازاهمیت وحساسیت بالایی برخوردار باشد .
کار دیگری به آنها واگذار می کنیم و آن مورد را به افرادی که دقت عمل بالاتری دارند می سپاریم
یادم هست زمانی می خواستیم برای تشویق کارکنان و پویایی شرکت نظام کایزن(تغییر به سمت بهترشدن یا بهبود مستمر و تدریجی) را پیاده سازی کنیم
ما اعتقاد داشتیم که برای ایجاد بهبود در شرکت نیازی به تغییرات خیلی چشمگیر و اساسی
نیست، بلکه هرنوع بهبود یا اصلاح به شرط تداوم، منجر به ارتقای بهره وری می شود برای همین منظور از یک مشاورعالی به نام آقای مهندس رضا جویشن که سال ها در زمینه های توسعه فردی و اداری فعالیت اجرایی داشته به عنوان مشاور استفاده کردیم
روش کار مشاوراین بود که ابتدا چند دوره فردی و جمعی برای تشویق کارکنان به ارئه پیشنهادات کاری موثر برگزار کرد
سپس از آنها خواست هر پیشنهاد کوچکی که به ذهنشان می رسد(حتی اگرپیشنهاد به قدری کوچک باشد که به نظرشان مسخره بیاید )را در فرمی که قبلا در اختیار آنها قرار داده بود بنویسند و تحویل مسئول مربوطه بدهند
از طرفی مدیران را هم مجاب کرده بود که به هر پیشنهادی که از سوی کارکنان ارائه می شود بدون در نظر گرفتن کیفیت پیشنهاد حتی اگر پیشنهاد ارائه شده خیلی مفید نباشد پاداش کوچکی در نظر گرفته شود
او اعتقاد داشت که اگر به پیشنهاد کارکنان سازما ارزش قایل شود و به نحوی پیشنهاد آنها دیده شود انگیزه آنها برای افزایش کارایی و بهره وری افزایش میابد و در آینده کیفیت ارائه پیشنهاد ها بالا می رود
همچنین اصرار داشت پاداش باید حتی المقدور مالی نباشد و فقط به نحوی مدیران رفتار کنند که پیشنهاد ارائه شده برای پویایی سیستم موثر بوده و آنها نیز سهمی در ارتقاء و بهره وری سیتم داشته اند
همچنین باور داشت با این کار ارائه پیشنهاد سازنده در بین کارکنان نهادینه می شود و کارکنان خود را در رشد و تعالی سازمان سهیم می دانند
جالب است بدانید که در شرکت ما نظام پیشنهادات سالها پیش جاری سازی شده بودو جوایز نقدی خیلی نفیسی هم برای پیشنهاد دهندگان در نظر گرفته شده بود ولی مشارکت پرسنل بسیار کم بود
ولی با وجود اینکه مهندس جویشن فقط در یک دوره شش ماهه مشاور شرکت ما بود دریک همین دوره کوتاه بیش از 150 پیشنهاد موثر برای افزایش بهره وری سازمان توسط همکاران ارائه شد که این آمار 10برابر آمار نظام پیشنهادات سازمان در همان دوره بود
و اکنون که سالهاست از این ماجرا می گذرد روش او در بین کارکنان نهادینه شده و کارکنان با شور و ذوق فرمهای پیشنهادات کایزن را تکمیل میکنند و تحویل مسئول مربوطه می دهند
راز نهادینه شدن نظام کایزن در این بود
که کارکنان نیاز به دیده شدن دارند
به کارکنان خود اعتماد کنید روی کارهای مثبت تمرکز کنید
خیلی از مدیران اهداف خودشان را برای کارکنان به صورت واضح روشن و صریح بیان نمی کنند
بنابراین خیلی ازکارکنان از اهداف سازمان، اطلاعات دقیقی ندارند .
هرکار خوبی اهداف شفافی دارد اگر مدیر ها بنشینند و با کارمندان خود هدف های متعالی و دست یافتنی سازمانی را به شکلی شفاف برای آنهاباز گو گنند کارمندان در انجام امور محوله سردرگم نمی شوند و کارایی آنها بالاتر می رود .
آلیس(الیس در سرزمین عجایب) همین را می دانست وقتی الیس به سر دوراهی رسید دید گربه آنجا نشسته، پرسید از کدام راه بروم گربه پرسید کجا میخواهی بری ،الیس گفت نمیدانم، گربه گفت پس هیچ فرقی نداره
بعداز مشخص کردن اهداف سازمانی می بایست به رفتارهای کارکنان نیز متعاقب آن توجه کنیم
موقعی که هدف ها به صورت شفاف برای کارمندان مشخص شد رفتار آنها یعنی :
حضور به موقع در محل کار، درست حرف زدن با ارباب رجوع، انجام به موقع کارهای واگذار شده ، رسیدن به مرحله متعارف فروش و حاضر کردن به موقع گزارش ها می بایست حتماً کنترل و نظارت شود.
یک سوال :اگر کارکنان ، کار خود را به خوبی انجام دهندبا چه واکنشی مواجه می شوند؟!
شاید جواب سوال این باشه ، هیچ چیزی اتفاق نمی افتد
حق با شماست ،رایج ترین برخورد سکوت است . هیچکس هیچی نمی گوید تا وقتی که اشتباهی رخ بدهد.
این به این معناست که اگر رئیس غر نزند و چیزی نگوید یعنی که کارکنان کارشان را درست انجام داده اند.
متاسفانه این کاربین مدیران خیلی رایج است ولی دوستان توجه داشته باشید آدم ها نیاز به تایید دارند ، کارکنانی که کار خود را درست انجام میدهند دوست دارند دیده شوند.
دیده شدن کارکنان در اغلب موارد خرجی ندارد یک
مدیر می تواند با یک نگاه ولبخند ساده و یا تشکر ساده
باعث شوند کارکنان احساس کنند که کار خوبی که انجام دادهاند مورد توجه بالادستی قرار گرفت و با دیده شدن احساس بهتری داشته باشند با انرژی بیشتری به کار خود ادامه دهند
اگرکارمندی در محل کار اشتباهی را انجام داد بدون پرخاش و توهین ابتدا سهم خود را برای اشتباهی که کارمند انجام داده بپذیریم.
مثلاً اگر کارمند بی دقتی کرده و گزارش آماری را اشتباهی به مسئول خود ارائه داده است ابتدا مدیر می تواند بگوید اشتباه از من بوده باید چگونگی ارائه گزارش و جزئیات کار را بیشتر برای شما توضیح می دادم
حالا لطفا بنشین تا برای شما توضیح دهم که چگونه اطلاعات که برای گزارش نیاز دارم را جمع آوری کنی .
در این صورت کارمند متوجه اشتباهش می شود و با خود می گوید که رئیس بدون پرخاش و توهین اشتباه من را توضیح داد ومسئولیت اشتباه من را هم خودش به عهده گرفت تا من احساس فشار نکنم هیچ مجازات در کار نبود جزئیات اشتباهم را تشریح کرد و من را تشویق کرد که چه کار باید انجام دهم
در آخر هم به من اعتماد به نفس و عزت نفس داد پس وظیفه خودم می دانم که جواب محبت او را با کار بیشترو دقت بالاتر بدهم.
همین ابتکار مسئول مربوطه منجر به افزایش کارایی پرسنل شد ونتیجه این کار افزایش تعهد نسبت به کار آن کارمند بود.
هرگز عملکرد کارکنان را با سایر افراد مقایسه نکنید و روند عملکرد بهترآنهاباید بیشتر مد نظر قرار گیرد.
باید پیشرفت آنها را دید حتی اگر قطعی نباشد و آنها را تشویق کردکه هر روز عملکردشان بهتر شود.
با این کارآنها با خودشان مقایسه می شوند وعملکرد بهترشان دیده می شود و به همین دلیل احساس حقارت و توهین ومقایسه شدن با دیگران را ندارند
دیدن اشتباهات آسان تراست فقط باید صبر کرد تا اشتباه کنند بعد با انگشت گذاشتن روی اشتباهات آنها با هوش به نظر می رسیم .
به این واکنش گیر اند اختن می گویند خیلی از مسئولین مثل مرغ ماهی خوار مدیریت می کند تا وقتی کارمند اشتباه نکرده است کاری به کارش ندارند
به محض این که اشتباهی از آنها سر می زند شیرجه میزنند سر آنها، داد میزنند، به آنها توهین میکنند و حال همه را می گیرند.
دوستان عزیز دنبال کار مثبت افراد گشتن، سخت تراز دیدن اشتباهات کارکنان می باشد ولی برای رواج رفتاری که دوست دارید کارمند ان انجام دهند بسیار موثراست.
اگر شما هم از روش گیرانداختن تا کنون استفاده کرده اید شاید وقتش باشد که اندکی تامل کنیم و روی رفتارهای مثبت دیگران تمرکز کنیم
بیشترآدمها عادت دارند نیمه خالی لیوان را ببینندیعنی کارهای بد را بیشتر از کارهای خوب می بینند و دست آخر هم آنچه را که نمی خواهند رواج می دهند غافل از اینکه توجه به مانند آفتاب است .
آفتاب هرجا بتابد رشد همانجا اتفاق می افتد .
مابه هر چه توجه کنیم بیشتر می شود و به هر چه توجه نکنیم از بین می رود.
اگر شما جزو کسانی هستید که به اشتباهات بیشتر توجه می کنید مطمئن باشید اشتباه را رواج می دهید و اگر جزو کسانی باشید که کارهای درست را میبینند و فوراً انرا تشویق میکنید مطمئن باشید که کارهای درست در سازمان شما رشد می کند.
همه موارد که در مقاله ذکر شد را انجام دادیدولی او به انجام نادرست کارهای خود اصرار دارد یعنی :
اعتماد ایجاد کردیم ،مثبت را تقویت کردیم، وقتی اشتباهی رخ داد انرژی را به مسیر دیگر هدایت کردیم،
اهداف سازمانی را برای آنها روشن کردیم و پیشرفت آنها را تشویق کردیم ولی کارمند ما توجهی به آنها نداشته و کار نامطلوب خودش را تکرار می کند .
در این صورت باید به او گفت که رفتارشان قابل قبول نیست به او بگوید من انتظار دارم این کارها را به این شکل در این ساعت را انجام دهید و برای انجام دست کارها من می توانم چه کمکی به شما کنم.
در صورتی که این خواسته را اجابت نکنی نشان می دهد که نمی خواهی با من همکاری داشته باشی و من چاره ای ندارم جز ….در اینجا عاقبت بد و احساسی که به خاطر بی توجهی او داشته اید گوشزد کنید.